داریون و لیچ کینگ
نوشته شده توسط : میر امید اصغریان
 
 
داریون بعد ها با لباس مبدل و تحت عنوان سفیر ایبون بلید در کمپ آرجنت ونگادر (Argent Vanguard) جنوب شرقی آیس کرون (Icecrown) به کمک آرجنت کروسید آمد.
آرجنت کروسید که در اولین قدم خود سعی داشت تا در سرزمین آیس کرون نفوذ کند در مقابل اولین سد اسکورج یعنی پایگاهی به نام اسکورجهلم (Scourgeholme) قرار گرفت که در اولین حمله ی خود به این پایگاه شکست سنگینی را نیز متحمل شده و بسیاری از سربازانش اسیر نیروهای اسکورج گشتند، لیچ کینگ اسیرانی را که در این نبرد به دست آورده بود به عنوان سپر انسانی در مقابل تیریون قرار داد و به این ترتیب موفق شد تا مانع از استفاده ی او از توپخانه ی خود در نبرد های بعدی شود و به این ترتیب به آسانی به کمپ آرجنت ونگادر حمله میکرد.
 داریون بر سر این مسئله با تیریون به جدل میپردازد و به او میگوید با روشی که در پیش گرفته ای نمی توانیم پیروز شویم زیرا لیچ کینگ با آگاهی و بی رحمی میجنگد، او را هیچ قانون و قاعده ای محدود نمیکند و به این دلیل است که توانسته به خوبی مانع پیشرفت های تو شود. تیریون در جواب از او میپرسد که چه کار میتوانم برای تغییر این وضع انجام دهم؟  که داریون به او پاسخ می دهد تا زمانی که لایت با ویژگی ها و خواص خود، دست و پای تو را بسته و تو را زمینگیر کرده است هیچکاری از دست تو ساخته نخواهد بود.
تیریون از داریون میخواهد که در وهله ی اول بداند در میان مردان با ایمانی ایستاده و اینگونه سخن گفتن ممکن است سر او را بر باد دهد و در ثانی اگر بخواهد مبارزه کند با شرافت مبارزه خواهد کرد و کاری نمیکند که باعث شود با هیولایی که قصد سرنگونیش را دارد تفاوتی نداشته باشد؛ داریون نیز به او می گوید پس جنگ را از پیش شکست خورده ای.
با این حال آرجنت کروسید با کمک ایبون بلید و قهرمانان ازراث موفق می شود تا در مقابل حملات اسکورج که از اسکورجهلم سرچشمه میگرفت به خوبی مقاوت کند و در حمله ی دوم اسکورج را به عقب براند.
 بعد از آن داریون همچنان با فرماندهی ایبون بلید در نقاط مختلف سرزمین آیس کرون در کنار ارجنت کروسید به مبارزه با اسکورج پرداخت در قسمتی از داستان با نجات دادن جان تیریون دین خود را نیز به او ادا کرده و در کنار او به بزرگترین دشمن لیچ کینگ تبدیل شد
 با پیروزی های متعددی که ایبون بلید و آرجنت کروسید در مقابل اسکورج به دست آوردند زمان حمله به مقر فرماندهی لیچ کینگ یعنی آیس کرون سیتادل (Icecrown Citadel) فرا رسید در این نبرد پایانی، تیریون و داریون تصمیم گرفتند تا اتحاد میان آرجنت کروسید و شوالیه های ایبون بلید را مستحکم تر سازند از این رو اتحادی را تحت عنوان اَشن وردیکت (Ashen Verdict) با هدف سرنگونی لیچ کینگ پایه گذاری کردند پالادین های این جنبش لایت را در کنار خود داشتند و اشبرینگر را میدیدند که در دستان پیشوایشان تیریون قرار دارد اما مبارزین تحت فرمان داریون بر این باور بودند که اشبرینگر به تنهایی درمقابل فراست مورن کافی نخواهد بود و به سلاحی قدرتمند که بتواند در نبرد پیشه رو مکمل اشبرینگر باشد نیاز است امّا همچین سلاحی هنوز وجود نداشت.
با تمامی سختی ها و مشقت ها بالاخره سلاحی ساخته شد که بتوان او را رقیب خوبی برای فراست مورن دانستد سلاحی که شدومورن (Shadowmourne) نام گرفت و خواهر فراست مورن خوانده شد.
با شکسته شدن دروازه های ایس کرون سیتادل جنبش اشن وردیکت به همراه نیروهای هورد و الاینس به داخل قلعه سرازیر و با نیروهای اسکورج رو به رو شدند مبارزان توانستند موانع پیش رو را یک به یک پشت سر گذارند تا در نهایت مقابل شخص لیچ کینگ قرار گرفتند.
لیچ کینگ تیریون را قبل از شروع نبرد در توده ای از یخ زندانی کرد اما او را نکشت تا شاهد باشد که چه بلایی بر سر دنیا خواهد آورد سپس قهرمانان ازراث را شکست داده و آنان را یک به یک سلاخی نمود؛ زمانی که لیچ کینگ شروع به زنده کردن آنها به عنوان خادمین اسکورج کرد تیریون با کمک لایت خود از داخل یخ ها رهاند و با اشبرینگر فراست مورن را شکست، با شکستن فراست مورن ارواح به دام افتاده درون تیغه ازاد شدند و به طرف لیچ کینگ هجوم بردند و او را بین زمین و هوا معلق ساختند در این حین روح ترنس منتیل، پادشاه اسبق لوردران، قهرمانان را به زندگی برگرداند و آنان با کمک تیریون موفق شدند تا ضربات مرگباری را بر لیچ کینگ وارد سازند با شکسته شدن فراست مورن و افتادن تاج از روی سر آرتاس، او در نهایت در آغوش پدر خود جان باخت.
بعد از مرگ آرتاس، ترنس رو به تیریون گفت که اسکورج بدون لیچ کینگ طغیان و خسارات شدیدی را به ازراث وارد خواهد کرد از این رو وجود یک لیچ کینگ برای همیشه ضروری خواهد بود.
تیریون ابتدا می خواست خود را در این راه فدا کند و لیچ کینگ شود امّا بولوار فوردراگون (Bolvar Fordragon) فرمانده ی نیروهای الاینس در نبرد رث گیت که با خیانت فروسیکن ها شکست خورده بود و توسط آتش اژدهایان قرمز از مرگ نجات یافته بود خطاب به تیریون گفت که سرنوشت دیگری در پیشه روی توست امّا من دیگر میان زندگان جایی ندارم و قبول کرد تا لیچ کینگ باشد و با کنترل کردن اسکورج ازراث را در امان نگه دارد سپس رو به تیریون گفت که از این مکان برو و دیگر به اینجا برنگرد و به همه بگو که بولوار و لیچ کینگ هر دو مرده اند.
 



:: موضوعات مرتبط: آموزش , ,
:: برچسب‌ها: ورداف , ورداف وارکرافت , وارکرافت , ورد اف , wow , درباره ورداف , لیچ کینگ , آموزش , word of warcraft , داریون و لیچ کینگ , داریون , لیچ کینگ ,
:: بازدید از این مطلب : 727
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 22 آبان 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: